دستگاههای متعددی در حوزه محرومیتزدایی مسؤولیت دارند و اقدامات مهمی نیز انجام شده اما موازیکاری در این حوزه و عدم هماهنگی و تنظیم یکپارچه امور باعث هدررفت منابع و کند شدن انجام این ماموریت شده است، مسألهای که شاید اولویت مهم دولت جدید در این حوزه باشد.
به گزارش فارس پلاس، پس از انقلاب محرومیتزدایی به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای نظام اسلامی مطرح شد و دستگاههای مختلفی مامور به جبران کاستیها و کمبودها در سراسر کشور شدند. از کمیته امداد امام خمینی(ره) گرفته تا ستاد اجرایی فرمان امام، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بنیاد مستضعفان، بنیاد مسکن و ...
این روند در سالهای بعد هم شدت گرفت. آماری که در سال ۱۳۸۸ از وضعیت مناطق محروم در کشور منتشر شد نشان میدهد حدود ۷۵ درصد مناطق ایران طبق شاخصهای آماری جزء مناطق محروم به حساب میآمدند. طبق آنچه محمد امید معاون روستایی و محرومیت زدایی ریاست جمهوری عنوان کرده است این آمار در سال ۱۴۰۰ به حدود ۲۵ درصد کاهش یافته است.
هرچند اقدامات مهمی در کشور انجام شده است اما مسئله مهم در این روند موازی کاری دستگاههای مختلف کشور در این ماموریت است که اغلب باعث هدر رفت منابع و کند شدن روند پیشرفت کشور است.
هیچ ستادی برای هماهنگی این دستگاهها وجود ندارد. دستگاههای مختلف به طور همزمان برای کل کشور برنامهریزی میکنند و بعضا منابع را در کل کشور برای امور تکراری هزینه میکنند. به عنوان مثال سردار زهرایی رئیس سازمان بسیج سازندگی بهمن ماه سال گذشته از آغاز طرح جامع محرومیت زدایی در کشور توسط این سازمان خبر داد. طرحی که بنا است طی ۵ سال در ۱۰ هزار و ۲۰۰ روستا، ۶۶۵ دهستان و یک هزار و ۸۰۷ محله حاشیه شهرهای کشور اجرا شود.
همزمان پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان میگوید سود حاصل از فعالیتهای این بنیاد صرف محرومیت زدایی میشود. فتاح در مصاحبهای دیگر میگوید بنیاد مستضفعان امسال در حدود ۳۰ منطقه محروم کشور مستقر هست و تلاش میکند امکانات محرومیت زدایی را برای سایر مناطق محروم کشور که بر اساس آمار ریاست جمهوری، حدود ۲۰۰ منطقه است بکار بگیرد.
بنیاد مسکن انقلاب اسلامی هم در حوزه محرومیت زدایی ماموریت دارد. هم توسعه و عمران روستایی و هم تامین مسکن محرومان و اقشار کم درآمد از ماموریتهای این بنیاد است. اینجا هم ناهماهنگی مشهود است. یکی از مشکلات موجود در این ساختار عدم هماهنگی میان بنیاد مسکن به عنوان تصویبکننده طرح هادی و دستگاه اجرا کننده طرح یعنی دهیاریها است. طرحی که ضمن ساماندهی و اصلاح بافت موجود، میزان و مکان گسترش آتی و نحوه استفاده از زمین برای عملکردهای مختلف از قبیل مسکونی، تجاری و ... را تعیین می کند.
دستگاههای متولی محرومیت زدایی نگاه یکپارچهای به ماجرا ندارند و از طرف نهادهای بالادستی نیز تدبیری برای این امر پیشبینی نشده است. شاید یکی از پیش پا افتادهترین مصادیق این امر همین وامهای اشتغالزایی باشد. در شرایط فعلی یک فرد میتواند از نهادهای مختلف این وامها را اخذ و به دلیل ضعف سیستم نظارتی، همه آن تسهیلات را در یک پروژه صرف کند. با این حال آنچه مشهود است اینکه موازی کاری در این حوزه نیز باعث شده تا سرنوشت این تسهیلات منجر به رشد اشتغال در این مناطق نشود.
به نظر میرسد یکپارچگی آمار و اطلاعات روستایی و تعیین ماموریت مشخص هر نهاد، ارزیابی و صحت سنجی اقدامات انجام شده اولویت اصلی مسئله محرومیتزدایی در کشور است. شاید بهترین جایگاهی که میتواند این امر را به انجام برساند معاونت توسعه روستایی و محرومیت زدایی ریاست جمهوری باشد که در دوره جدید نیز میتواند به عنوان یک مسئله جدی در دستور کار قرار گیرد.